تعریف کاراکتر چندبُعدی
وقتی درباره کاراکتر های سه بُعدی حرف می زنیم دقیقاً منظورمان چیست؟ اصلا یک “بُعد” چیست؟ خیلی از نویسنده ها از ایده نوشتن یک کاراکتر تک بُعدی خسته کننده وحشت دارند. اما وقتی از آن ها سوال میشود که این کاراکترها دقیقا چه هستند، برای ارائه یک جواب واضح تقلا می کنند. دلیل مشکل این است که فقط یک جواب مشخص برای این سوال وجود ندارد. هرکس تعریف متفاوتی از بُعد های یک شخصیت دارد و بیشتر این تعریف ها نیز غلط در نظر گرفته نمی شوند.
پس این فرمول را خواهیم داشت: یک مشخصه خاص+ یک مشخصه متناقض= یک بعد شخصیتی
بررسی یک فیلم
حال بیایید به بررسی بعد های شخصیتی کاراکتر اصلی فیلم “موانا” از دیزنی بپردازیم.
بُعد شخصیتی اول: دختر رییس قبیله و فردی مشتاق سفر است. این تناقض از همان ابتدا در آهنگ “How far I’ll go” بیان می شود. او به عنوان دختر رییس وظیفه دارد تا در دهکده بماند و از مردمش مراقبت کند. اما او همچنین می خواهد رویاهایش را دنبال کند، جزیره را ترک کند و به اکتشاف دنیا بپردازد.
او میخواهد باعث افتخار پدرش و یک عضو با ارزش از جامعهاش باشد. این اشتیاق را با گذاشتن یک سنگ بالای بقیه سنگ های اجدادش بیان میکند. اما از طرف دیگر اشتیاق او به اقیانوس نیز با اولین تلاش ناموفق او برای ترک جزیره نشان داده میشود.
در آخر پرده اول فیلم این دو بخش متناقض راهی برای یکی شدن مییابند و او جزیره را ترک میکند. اما نه برای دلایل خودخواهانه. بلکه چون این تنها راه کمک به مردمش است.
بُعد شخصیتی دوم؛ یک ماجراجو و یک مبتدی:
تحسین زیاد او برای اجدادش و روحیه ماجراجویش قابل تقدیر است. اما از آن جایی که او تا به حال جزیره را ترک نکرده، مهارت های کافی برای قایقرانی را ندارد. ما این بیتجربگی را در دست و پاچلفتی بودنش میبینیم و عزمش را در سرسختیاش که میخواهد به تنهایی موفق شود. در پایان پرده دوم او در می یابد که راه حل این مشکلش کمک خواستن از «مائویی» است و کنجکاوی و شجاعتش با مهارت های ضروری برای قایق رانی تطبیق مییابند.
بُعد شخصیتی سوم؛ دختر کم اعتماد به نفس و ناجی:
در ابتدای پرده سوم او در بدترین موقعیت در سفرش قرار دارد. وسط دریا، تنها و گیج شده است. مووانا باید با عمیقترین ترسش رو به رو شود :« به اندازه کافی خوب نبودن.» کمبود اعتماد به نفسش با شک کردن به انتخاب اقیانوس برای انتخاب او نشان داده میشود و وقتی اعتماد به نفس پیدا میکند که تصوری از مادربزگش به او اطمینان می بخشد. در زمان روبهروییاش با «تفیتی» باز این درگیری را مشاهده میکنیم: او به زمین سوخته شده وسط اقیانوس نگاه میکند و بر میگردد و با اعتماد به نفس به سمت دشمنش میرود. او مطمئن است که اعتماد کردن به او تصمیم درستی بوده است. در پایان صحنهای نشان داده میشود که در تایید حرف مک کی است.
سنگ ها و گدازهها به زمینی سبز و حاصلخیز تبدیل میشوند و تفیتی یک کاراکتر کامل با دو سوی متناقض است.
همدردی شخصیت
وقتی درباره ی یک کاراکتر داستانی حرف میزنیم به این مسئله میرسیم که ضعفها و نقصهای آن شخصیت دوست داشتن او را غیر ممکن میکند؛ اما این درست نیست. ضعفهای یک کاراکتر دقیقا همان چیزی است که او را به چشم مردم، خاص جلوه میدهد.
نیاز یک شخصیت
ضعف یک کاراکتر
سخن پایانی
در این مقاله سعی کردم روشهایی را برایتان یادآوری کنم تا بتوانید با بهکارگیریشان شخصیتهای چندوجهی یا چندبعدی بسازید و با مثالهایی از فیلمها این روشها را نشان دادم. ابتدا تعریفی از این نوع کاراکتر به شما ارائه دادم و در ادامه با انواع بُعد یک کاراکتر آشنا شدیم و یاد گرفتیم با اضافه کردن بُعدهای مختلف شخصیتهای جذابتر و باورپذیر خلق کنیم.
انواع ضعفهای شخصیت را شناختیم که شامل ضعفهای روانشناختی و اخلاقی میشد. نیازها و همدردی شخصیت را بیشتر درک کردیم و سعی کردم با مثالهایی برایتان توضیح دهم تا بتوانید آن را بهتر درک کنید و در داستانهایتان به کار بگیرید.
توصیه من به شما دوست خوبم: هیچوقت دست از تلاش برندار و امیدوارم پرنویسا باشید.