
وصال به صبح
گویا روزها میدوند و برای وصال به صبح چشم انتظار هستند. اما همینکه سپیدهی طلاییِ آفتابِ صبح روشن میشود، تاریکی خوابش میبرد. گویی انگار که نه انگار در وصالِ
گویا روزها میدوند و برای وصال به صبح چشم انتظار هستند. اما همینکه سپیدهی طلاییِ آفتابِ صبح روشن میشود، تاریکی خوابش میبرد. گویی انگار که نه انگار در وصالِ
برخی از اوقات ما با ذهنیتهایی که نسبت به خود داریم، وجود خود را بیارزش میپنداریم. بیارزش قلمداد کردن مساویست با دوست نداشتن خود. زمانی که ناراحتیها یا خرسندیمان
بسیاری از ما کتابهای مختلفی را در طولِ روز مطالعه میکنیم. میدانیم کتابها گنجینههایی هستند که ما توسطِ آن به اطلاعاتِ گرانبهایی دست پیدا میکنیم.کتابها منابعِ ارزشمندی هستند تا
فکر یعنی ایده. تو زمانیکه فکر میکنی به این معناست که مشغولِ اندیشیدن هستی. فکر یعنی به پاسخ به پرسشی که در ذهنت است. وقتی که تو در اندیشهات
شاید سوالِ برخی از ما این باشد که چگونه روزِ خوبی داشته باشیم ؟ چون روزمان از صبح آغاز میشود باید بدانیم که در همان ابتدایِ روزمان باید سعی
گاهی یک اندیشه در ذهنمان تبدیل به صحبتهایِ ممتد میشود و وجودمان را زیر ورو میکند که به آن نجواهای ذهن تعبیر میشود. برخی از اوقات ما به این
گویا روزها میدوند و برای وصال به صبح چشم انتظار هستند. اما همینکه سپیدهی طلاییِ آفتابِ صبح روشن میشود، تاریکی خوابش میبرد. گویی انگار که
برخی از اوقات ما با ذهنیتهایی که نسبت به خود داریم، وجود خود را بیارزش میپنداریم. بیارزش قلمداد کردن مساویست با دوست نداشتن خود. زمانی
بسیاری از ما کتابهای مختلفی را در طولِ روز مطالعه میکنیم. میدانیم کتابها گنجینههایی هستند که ما توسطِ آن به اطلاعاتِ گرانبهایی دست پیدا میکنیم.کتابها
فکر یعنی ایده. تو زمانیکه فکر میکنی به این معناست که مشغولِ اندیشیدن هستی. فکر یعنی به پاسخ به پرسشی که در ذهنت است. وقتی
شاید سوالِ برخی از ما این باشد که چگونه روزِ خوبی داشته باشیم ؟ چون روزمان از صبح آغاز میشود باید بدانیم که در همان
گاهی یک اندیشه در ذهنمان تبدیل به صحبتهایِ ممتد میشود و وجودمان را زیر ورو میکند که به آن نجواهای ذهن تعبیر میشود. برخی از
آخرین دیدگاهها