از گربهها بیشتر بدونیم و در داستانهامون از اونها استفاده کنیم:
در اروپای قرون وسطی، گربهها گاهی با جادوگری و خرافات مرتبط بودن. اعتقاد بر این بود که توانایی ماورالطبیعی داشتن و حضورشون هم با ترس و احترام همراه بوده. گربههای سیاه تصور میشد که آشنای جادوگران هستن و اغلب با بدشانشی همراه بودن.
البته این رو هم بگم در دورانی که جادوگرها را میسوزوندن، دادگاههایی هم برای قضاوت خاص گربهها تشکیل میشد.
در مصر باستان گربهها از طریق الهه باستان پرستش میشدن.
گربهها در اساطیر مختلف نقشهای متفاوتی داشتن.
شاید تعجب نکنید که در قلمرو حیوانات فقط گربهها به عنوان یک شخص در نظر گرفته میشدند.
در داستانهات از گربه میتونی استفاده کنی:
میتونی مثل ادگار آلن پو باشی و از گربهها یک نماد بسازی که ادگار آلن پو در داستانش آن را نمادی از گناه و جنون شخصیت اصلی قرار داد.
اگر میخوای فضایی از رمز و راز و ماورالطبیعی یا موجوداتی با قدرتهای عرفانی بسازی، از گربهها استفاده کن.
اگر میخوای موجودی در داستانت خلق کنی که مرموز باشد، جنسی هم از آتش داشته باشد و فقط به چیزهای عجیب نزدیک شود، از گربه استفاده کن.
اگر میخواهی شوم بودن و ترسناک بودن محیط داستانت را نشون بدی، میتونی از نژاد گربهای استفاده کنی.
میتونی از این ویژگیهای طبیعی گربهها تو داستانت استفاده کنی با این قدرتها: حس ادراک قوی،حس بویایی، شنوایی و بینایی قوی و کنجکاوی زیاد و طبیعتِ بازیگوششان.
اگر میخوای یه موجودی تو داستانت خلق کی که مورد احترام باشه، میتونی از گربهها استفاده کنی و نیز موجوداتی را خلق کنی که از زمانهای تنهاییاش هم لذت میبرد.
اگر میخوای در داستانِ ماورالطبیعت موجودی را خلق کنی که ارواح شیطانی را دفع میکند، میتونی از ترکیب نژاد گربهها استفاده کنی.
اگر میخواهی در مقابل شخصیت اصلی داستانت یک شخصیت فرعی داشته باشی که همه چیز از گذشتهها مانند یک فیلم در ذهنش باقی بماند از گربهها استفاده کن.
اگر میخوای در داستان تخیلیت در کنار شخصیت اصلی یک دوست دانا و معتمد بسازی
از نژاد گربهای استفاده کن.
اگر دوست داری در داستانِ فانتزی جادوییت از طلسمی استفاده کنی که سعادت، محافظت و ثروت به همراه داشته باشه، میتونی از اشکال گربه در طلسمت استفاده کنی.
گربهها نماد کاملی از زیبایی و برتری، هوش، تفکر عمیق و استقلال نیز هستند.