1. ابتدا باید به دو مورد توجه کنیم:
    ۱. کاراکتر باشه
    ۲.باید بتونه عواطف پیچیده‌ای از خودش رو نشان بده و هم باید بخشی از طبیعت باشه، یعنی هم موجودی فراطبیعی باشه، موجودی فراتر از زندگیِ ما و هم دارای هویت و عواطف شخصی باشه و باید بتونه جایگاهش رو به عنوان مرگ، یک کارکتر نشان بده.
    باید کسی باشه که بتواند تو رو از نشون دادن رفتارهای مختلف شوکه کنه.
    رفتارهای مختلف را نشون بده. مرگ باید یه اقتدار، یه حکومت  یه قلمرو داشته باشه، یه قلمرو قدرتمند.
    فضایی که مرگ تو اون زندگی می‌کنه با فضایی که ما تو اون زندگی می‌کنیم،فرق داره .
    کاراکتر مرگ وقتی یکی رو می‌خواد بیاد با خودش ببره و اون شخص می‌میره، اول یه صحبت فلسفی و یه صحبت خیلی خیلی روشن ضمیرانه با اون کاراکتر داره و بعد اون رو می‌بره و محدود به جسم فیزیکی نیست.
    هرکس تو هرجای این دنیا می‌میره کاراکتر مرگ حضور داره و این از ویژگی‌های یه مرگه.
  2. مرگ باید تو همه زمان‌ها و مکان‌ها باشه و محدود با زمان و مکان نباشه. بلید یه موجود بدون محدودیت باشه. محدود به منطق نباشه.

سری هم به اینها بزن.....

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *