امروز را در ”جملهی روز” به سایه اختصاص میدهم.تا به حال به سایهیتان اندیشیدید. سایهها همیشه همراهمان هستند. نمیتوانی بگویی نه آنها تاریک و یا روشن کامل هستند رنگشان به خاکستری میزند. دبی فورد _نویسندهی کتاب نیمهی تاریک وجود_ اینگونه در مورد سایه میگوید:
سایه، چهرههای گوناگون دارد:ترسو، زیادهخواه، خشمگین، کینهتوز، پلید، خودخواه، فریبکار، تنبل، سلطهجو، متخاصم، زشت، نالایق، بیارزش، ناتوان، عیبجو، موشکاف… .
۱– نیمهی تاریک وجود ما مخزنی برای همه جنبههای ناپذیرفتنی ماست. همهی آنچه که موجب شرمندگی ماست و وانمود میکنیم نیستیم. چهرههایی که نمیخواهیم به دیگران و خودمان نشان دهیم.
۲- یکایک ویژگیهایی که در خود نفی میکنیم، از آنها بدمان میآید و یا دربرابرشان مقاومت میکنیم، در ما جان میگیرند و از احساس ارزشمند بودنمان میکاهند.
۳- ما با حبس نمودن جنبههایی از خود که دوست نداریم، نادانسته ارزشمندترین موهبتهای خود را مهر و موم میکنیم. این موهبتها در دور از انتظارترین مکانها نهفته هستند.آنها در تاریکی پنهان شدهاند و سرسختانه میکوشند تا به ما بپیوندندند و مورد توجه قرار گیرند، اما ما عادت کردهایم که آنها را هرچه بیشتر به درون برانیم.
سایه
۴– ما انتخاب کردیم که به بخشهایی از وجود خود اجازهی بودن ندهیم . در نتیجه مجبور هستیم انرژی روانی بسیاری را صرف پنهان نگه داشتن آنها بکنیم.
۵- رابرت بلای شاعر و نویسنده، سایه را به کوله پشتی نامرئی تشبیه میکند که هریک از ما بر دوش خود حمل میکنیم و در سالهای رشد، آن ویژگی خود را که مورد پذیرش خویشان و دوستانمان نیستند در این کوله بار میریزیم. بلای معتقد است که ما در چند دههی نخست زندگی به انباشتن این کوله پشتی مشغول هستیم و ماندهی عمر را به بیرون کشیدن آنچه انباشتهایم میگذرانیم . شاید باری را که بر شانههایمان سنگینی میکند، سبک کنیم.
۶- بیشتر افراد از رو به رو شدن با تاریکی وجود خود و در آغوش کشیدن سایه میترسند، اما شادمانی و رضایتی ک فرد آرزو دارد، در همین تاریکی یافت میشود.
۷– یکی از عمدهترین مشکلات عصر اطلاعات، بیماری “من میدانم” است. بیشتر اوقات همین دانستن، مانع از تجربه و درک درون میشود.
۸- کار کردن روی سایه، کاری فکری نیست،بللکه سفری از ذهن به سوی قلب میباشد. بسیاری از افرادی که در مسیر رشد شخصی گام برمیدارند، بر این باورند که کارشان را به پایان رساندهاند ومکایل نیستند حقیقت وجود خود را ببینند.
۹- بسیاری از ما آرزو داریم به نور برسیم و در زیباترین و والاترین حالت وجه خود به سر بریم. اما میخواهیم بدون یکپارچه کردن تمامی وجودمان به این مهم دست یابیم. در حالی که نمیتوان بدون شناخت تاریکی، روشنایی را به گونهای کامل حس و تجربه کرد. نیمهی تاریک در مسیر ما به سوی آزادی حقیقی قرار دارد. هریک از ما باید آماده باشیم تا پیوسته به کشف و آشکار شدن تاریکیهای وجود خود بپردازیم.
نقابِ سایه
۱۰_ ما گمان میکنیم که نقابهایمان، شخصیت درونیمان را پنهان میدارد. اما هر آنچه که در وجود خود نمیپذیریم، درنامنتظرهترین لحظات سر بر میآورد و خود را نشان میدهد.
۱۱- در آغوش کشیدن ویژگیتان به معنای دوست داشتن آن ویژگی به این مفهوم است که اجازه میدهید آن ویژگی در کنار سایر خصوصیات شما حضور داشته باشد و آن را ارزشتر، یا کم ارزشتر از سایر جنبههای خود نمیشمارید.
به عنوان مثال، کافی نیست بگوییم:” میدانم سلطهجو هستم.” باید درک کنیم که ویژگی سلطهجویی چه درس و موهبتی برای ما دارد و آن را به دیدهی مهر و احترام بنگریم.
۱۲- با تلاش در مسیر کشف سایه و موهبتهای آن به این نقل قول از یونگ پی خواهیم برد: ” طلا در تاریکی پنهان است.”
آخرین دیدگاهها