چگونه به اهدافِ خود متعهد شویم

بیشترِ اوقات متعهد ماندن به هدف برایِ برخی از ما معضلی است و نمی‌دانیم چگونه می‎توانیم به اهدافِ خود پایبند باشیم؟

ما در جستجویِ روشی هستیم تا تحولی حقیقی در اهداف‌مان ایجاد کنیم. برخی از ما نیز در انتخابِ هدفِ درست سردرگم هستیم و نمی‌دانیم چه هدفی را برگزینیم تا براساسِ آن قدمی به‌سویِ رشدش برداریم؟

انتخابِ رسالت‌مان که همان هدفِ اصلی‌مان است به نظرم کارِ سختی نیست. باید به این نکته توجه کنیم به چه موضوعی علاقمند هستیم و برطبق علاقمندی و استعدادمان قدمی به سویش برداریم.

موانع در مسیرِ اهدافِ خود

ممکن است باورهایی در ذهن‌مان وجود داشته باشد که ما را از تلاش کردن در مسیرِ اهدافِ خود بازدارد.

ما باید ذهن‌مان را واکاوی کنیم و اندیشه‌های ذهن‌مان را مورد بررسی قرار دهیم تا متوجه این نکته شویم چه انگیزه‌هایی باعث می‌شود تا ما را برای رسیدن به هدف به پیش ببرند و چه موانعی بر سر راه‌مان قرار دارند؟

اگر این پرسش‌ها را از خود نپرسیم همچنان به کم‌بها جلوه دادنِ هدف‌مان ادامه می‌دهیم.

بایستی باورهایِ نهفته‌ی خود را کشف کنیم. لازم نیست این باورها را سرکوب کنیم، بلکه باید به آنها اجازه‌ی وجود دهیم تا بتوانیم باورهای نیروافزا را انتخاب کنیم و سپس بقیه را رها نماییم.

به‌عنوانِ مثال شخصی که به نویسندگی علاقمند است ممکن است این باورها در ذهنش وجود داشته باشد:

من نمی‌توانم نویسندگی را انجام دهم، چون از استعدادِ کافی برخوردار نیستم.

نویسندگی هدفی واقع‌بینانه نیست.

در تمرینِ نویسندگی به‌اندازه‌ی کافی کوشا نبودم.

من دوسال در این زمینه تلاش کردم و موفق نشدم، حال چه دلیلی وجود دارد که این بار موفق شوم؟

من خیلی جوان هستم و آمادگی این را ندارم تا یک نویسنده‌ی خوب شوم.

نویسنده شدن خیال بافی است، من نمیتوانم نویسنده شوم.

باور یا پیش داوریِ اهدافِ خود

بسیاری از ما درباره‌ی تغییر و تحول در اهداف‌مان در زندگی سخن می‌گوییم اما مایل نیستیم رفتارها و باورهایِ محدود کننده‌ی مان را کنار بگذاریم. ما ممکن است تظاهر کنیم که به سویِ مقصدِ خود در حرکت هستیم، درحالی‌که عملاً درجا میزنیم. ما خود را فریب می‌دهیم و گمان می‌کنیم روزی به اهداف‌مان خواهیم رسید، اما هیچ گامی برنمی‌داریم که این گام برنداشتن با انکارِ هدف برابر است. انکار، فرصت‌های‌مان را برای رسیدن به هدف از بین می‌برد.بسیاری از مردم از ترسِ اینکه مبادا به هدفِ خود برسند، آن را انکار می‌کنند. آنها به‌جایِ روبه‌رو شدن با آنچه به گمان‌شان آینده‌ای دست نیافتنی است، انتخاب می‌کنند که برای هدفِ خود تلاش نکنند.

ما باید تعهدی ایجاد کنیم و وضعیتِ کنونی‌مان را ریشه‌یابی کنیم تا دلیلِ اصلیِ مشکل‌مان را پیدا کنیم و متعهد شویم تا هدف‌مان را متجلّی کنیم.

زمانی‌که باورهایِ خود را موردِ بررسی قرار دادیم، بهتر است درنگ نکنیم و هدفی را که نتوانستیم برآورده سازیم بر رویِ کاغذ بنویسیم. سپس باورهایی که به آن مربوط می‌شود را نیز بنویسیم. باید آنها را سریع و بدونِ تفکرِ زیاد بنویسیم تا به‌راحتی جاری شوند. سپس یک به یک همه را بررسی کنیم و از خود بپرسیم:” آیا این یک باور است یا پیش داوری؟” این یک پرسشِ بسیار مهم است.

پس از آنکه پیش‌داوری‌های‌مان را در کاغذ نوشتیم، مشخص می‌شود که کدام یک از آنها محدود کننده بودند؟

برنامه ریزی جهتِ اقدام

برای دست‌یابی به اهدافِ خود باید برنامه ریزی کنیم.

باید از خود این سؤال را بپرسیم که آیا نقشه‌ای برای رسیدن به هدف‌مان داریم یا نه؟

برنامه‌ی حرکتِ‌مان به‌سویِ هدف باید رویِ کاغذ نوشته شود. اگر یک برنامه فقط در ذهن‌مان باشد، شاید نوعی خیال‌بافی باشد، تا یک نقشه‌ی واقعی!

معمولا ما نقشه‌هایی که در افکارِ خود داریم، گم یا فراموش می‌شوند و توسط رویدادهای زندگی کنار می‌روند. به خود بقبولانید که اگر برنامه‌ای بنویسید و در دسترس قرار دهید، احتمالِ بیشتری وجود دارد که به اهداف‌تان برسید. بدونِ برنامه ریزی، هدف‌ها ما را دست می‌اندازند و سپس دست خالی و سرخورده ما را رها می‌کنند.

برنامه‌ریزی جهتِ اقدام کارِ ساده‌ای است، مشکل‌ترین بخش، وقت گذاشتن برای انجامِ کار است.

تقسیم بندیِ اهداف

راهکارِ مفیدی که برای رسیدن به هدف می‌توانید از آن بهره بگیرید اینست که ابتدا هدف‌تان را مشخص کنید و سپس آن را به چهار بخش تقسیم کنید و برنامه‌ای روزانه، هفتگی، ماهانه و سالیانه برای رسیدن به این هدف برای خود معین کنید.

از خود بپرسید:” من هر روز در راه رسیدن به این هدف چه کاری می‌توانم انجام دهم؟ هفته به هفته چه می‌توانم بکنم؟ ماه به ماه چه می‌توانم بکنم؟ سال به سال چه کنم؟”

پروژه‌های گوناگونی که شما را به نتیجه‌ی مطلوب نزدیک‌تر می‌کند، به‌صورت زمانبندی شده یادداشت کنید. در پایانِ این برنامه ریزی، شما در آستانه‌ی مسیرِ واقعی دستیابی به هدفِ خود قرار خواهید گرفت.

سخنِ آخر:

ممکن است ما برای رسیدن به هدف سردرگم باشیم و یا کاهلی کنیم و مدام نیز در جستجویِ روشی باشیم تا به هدف‌مان جامه‌ی عمل بپوشانیم اما هربار شکست می‌خوریم.

من در این مقاله سعی کردم راهی را به شما پیشنهاد کنم تا بتوانید به اهداف‌تان متعهد باشید.امیدوارم این مقاله برای‌تان مفید باشد.

اگر شما دوست عزیزم نظر و یا پیشنهادی دارید خوشحال میشم برای من کامنت کنید.

 

 

 

 

به اشتراک بگذارید
اشتراک گذاری در facebook
اشتراک گذاری در whatsapp
اشتراک گذاری در twitter
اشتراک گذاری در telegram
اشتراک گذاری در linkedin
پست های مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *