سیه چشمانِ گشاده‌ی عریان

سیه چشمانِ گشاده‌ی عریان

نگاهِ جاریِ فرورفته‌ی رود

در چشمانِ گشاده‌ی سنگ‌هایِ خاکستری

لب به موسیقی گُزیده بود.

هیاکل ابرهای بزرگ

در خمیرمایه‌ی مِهرِ چشمانِ مخملیِ آسمان

عکاسی می‌شدند.

و وسعتِ زمینِ سبزی

درسیه چشمانِ گُشاده‌ی عریانِ پسرکی

جامه‌ای از مهر برتن کرده بود.

به اشتراک بگذارید
اشتراک گذاری در facebook
اشتراک گذاری در whatsapp
اشتراک گذاری در twitter
اشتراک گذاری در telegram
اشتراک گذاری در linkedin
پست های مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *