آبستنِ عشقی سرشار

آبستنِ عشقی سرشار

جُنبِشی جاودانه

در گُستره‌ی ابرها

غبار را از چهره‌ی خورشید سِتُرده بود.

رُخساره‌ی بوسه‌ی بلبلان

آبستنِ عشقی سرشار بود

تا اشتیاقِ پُر صداقت‌شان را

بر شاخه‌های ارغوان بِسُرایند.

تابِ تَفتِ خورشید

خمِ راهِ سایه گاهی شد

بر انتظارِ پُر اشتیاقِ

گنجشکانِ پُرگو.

به اشتراک بگذارید
اشتراک گذاری در facebook
اشتراک گذاری در whatsapp
اشتراک گذاری در twitter
اشتراک گذاری در telegram
اشتراک گذاری در linkedin
پست های مرتبط

2 پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *