ما در طول زندگیمان دغدغههای زیادی را تجربه میکنیم و باید بگویم هیچگاه این دغدغهها به پایان نمیرسد.

شاید برخی از ما تصور میکنیم اگر در فلان شرایط نباشیم دغدغهیمان به پایان میرسد و ما دغدغهی دیگری نخواهیم داشت. اما نمیتوان تضمین کرد که اگر در آن شرایط هم باشیم دغدغهی دیگری گریبانگیرمان نخواهد شد.
ما در پیِ چالشهایی که در زندگی داریم به بلوغ فکری و فردی میرسیم . در پیِ آنهاست که به فردیت و شناخت بهتری از خود، تواناییها و جهانمان دست پیدا میکنیم.
در طیِ همین رشدِ عقلانی است که فرد بسیاری از موضوعات را فرا میگیرد.
هرچه زمان بیشتر میگذرد بسیاری از چیزها دستخوشِ تغییر میشوند و هویت شخصیمان ثبات پیدا میکند.
دغدغهها در دورانِ کودکی
ما از دوران کودکی یکی از دغدغههایمان این موضوع بود که خود را به دیگران اثبات کنیم و نظراتِ دیگران برایمان ارزش و اهمیتِ زیادی داشتند.
ما از دورانِ کودکی به هرچیز بزرگ و کوچکی بها میدادیم.
بهعنوانِ مثال: لباسی را میپوشیدیم که در نگاهِ دیگران بدرخشیم و نظرِ مثبتِ دیگران را نسبت به خود متمایل کنیم.
اگر نظرِ شخصی متمایل با خواستهی ما بود، سعی نمیکردیم که خواستهی خود را در نظر بگیریم. بلکه تمام فاکتورهای خواستهها، نظرات و قضاوتهای دیگران برایمان اهمیت بسزایی داشت و سعیمان بر این بود که دیگران را راضی و خشنود کنیم.
گاهی اوقات نیز نظر و اعتقادات دیگران بود که راهمان را مشخّص میکرد و ما برای جلب رضایت و نظر دیگران دست به اقدامهایی میزدیم تا دیگران را با خود موافق کنیم.
گام به گام در اولویتبندی دغدغهها
ما در مسیر چالشهایی که در زندگی داریم، یاد میگیریم که بسیاری از افکار و اعمالمان را اولویتبندی کنیم و بر آنها تعمق داشته باشیم.
در این مسیر است که میآموزیم به بسیاری از جزئیاتِ مشکلات اهمیت ندهیم. ما میآموزیم به مسائلِ بیاهمیت، واکنش نشان ندهیم و توجهمان را از بسیاری مسائل کوچک و بزرگ برداریم و به جایِ آنکه به تمام مسائل اهمّیت دهیم، فقط مهمترینها را در نظر بگیریم.
در این مسیر فرآیندِ عقلانی است که متوجه میشویم به چه چیزهایی اهمیّت دهیم و نسبت به چه چیزهایی بیاعتنا باشیم و از کنارِ آنها بگذریم.
با اینکار میتوانیم چیزهای مهم و ارزشمند را از چیزهای بیاهمیت و بیارزش جدا کنیم و سطحِ زندگیِ خود را بالا ببریم.
اگر در گذشته جزئی نگر بودیم و مسائل بیاهمیت و بیارزش و کوچکترین مسائل برایمان اهمیت داشت. در فرآیندِ رشد فردی به این موضوعِ مهم دست پیدا میکنیم که نیازی نیست به هر موضوع بیاهمیتی واکنش نشان دهیم و یا بر رویِ آنها متمرکز شویم و اینجاست که قدرتِ تمیز دادن میانِ موضوعاتِ بیاهمیت و مهم را میآموزیم و میتوانیم واکنشِ مناسب و متفاوتی در برابر مسائل داشته باشیم.
در این بخش از زندگی است که به درک عمیقی دست پیدا میکنیم و میپذیریم که نیازی نیست کاملا بیعیب و نقص باشیم.
زندگی نیز با تمامِ زیباییها، زشتیها و مشکلاتش ادامه دارد و هیچ وضعیتی نیز پایدار نیست.
ما به جایی رسیدهایم که میتوانیم به تعداد محدودی از مسائل اطرافمان بها دهیم و آنها در اولویت قرار دهیم.
قد عَلَم کردن در برابر مشکلات
برای اینکه بتوانیم دربرابرِ مشکلات و موانع قدعلم کنیم، ابتدا باید برای چیزی مهمتر از آن اهمیّت و اعتبار قائل شویم.
برخی از انسانها هرچیز کوچکی که برایشان ناخوشایند باشد، مشکل میپندارند. اما در واقع انها کم و کاستیهای ناچیز هستند.
بنابراین بهتر است ما دغدغهای مهم و معنادار در زندگی خود پیدا کنیم تا بتوانیم اینگونه از انرژی و زمانمان بهینه استفاده کنیم.
ما اگر دغدغهی مهمّی در زندگی نداشته باشیم، به اهدافِ ناچیز و بیارزش در زندگی اهمیّت میدهیم و عمرمان را اینگونه تباه میکنیم.
روشن بینی کارآمد
روشن بینی کارآمد به این معنی است که بدانیم داشتن کمی درد و رنج در زندگی بسیار طبیعی و اجتناب ناپذیر است.
زندگی مجموعهای از کامیابیها، شکستها و موفقیتها، از دست دادنها و به دست آوردنها، خوشیها و ناخوشیهاست.
پذیرشِ این موضوع باعث میشود که به انتظاراتِ ما از زندگی سمت و سویی تازه ببخشد که ما با اختیارِ خود به مسائلی که واقعاً ارزشمند هستند بها دهیم.
سخنِ آخر:
اگر ما تمام ابعاد زندگیمان را با تمام خوبیها و بدیهایش بپذیریم. میتوانیم سدّ محکمی در برابر مصائب و مشکلات بسازیم.
آخرین دیدگاهها