برخی اوقات اشتیاق در نوشتن نداریم، آن را سخت میدانیم.سپس آن را به تعویق میاندازیم و به روزهای دیگر موکول میکنیم.
کارهایی را که باید انجام دهیم روی هم تلنبار میکنیم و با خود میگوییم در یک روز بخصوص آن را انجام خواهیم داد. اما در ناخودآگاه خود نیز بدون اینکه متوجه باشیم، آن روزِ بخصوص را پس میزنیم.
اشتیاق در نوشتن با سهل گیری در کارها
ممکن است برنامهریزیهای زیادی کنیم، اما نتوانیم به آنها پایبند باشیم.
این موضوع نیز باعث میشود عذاب وجدان، استرس فراوان و حال ناخوشایندی داشته باشیم و سرخورده شویم.
اما موضوع مهم اینست که به جای آنکه کلی نقشه بکشیم و نسبت به خود سخت گیر باشیم، کارها را سهل بگیریم تا همه چیز آرام اما ساده پیش رود. خودمان را به جریان بسپاریم تا متوجه شویم انرژیمان چه موضوعی را به ما گوشزد میکند؟
ببینیم حس و حالمان ما را به چه سمتی سوق میدهد؟
درصورتیکه با سختگیری کاری را انجام میدهیم، احساس خوبی نخواهیم داشت. پس بهتر است به خودمان اندکی آزادی دهیم و بابت کاری که نتوانستیم انجام دهیم، خود را سرزنش نکنیم.
این آزادی باعث میشود که با اشتیاق بیشتری کارها را انجام دهیم.
البته این حرف به این منظور نیست که همهی کارها را رها کنیم. بلکه به این منظور است بهتر آنها را میتوانیم انجام دهیم. وقتی که به خود آزادی در انجامِ کارها میدهیم، شوقمان نیز بیشتر میشود.
اشتیاق در نوشتن با آزادی در عمل
وقتی به خود فشار میآوریم ، از اجباری که برای خود قرار میدهیم، حس و حال ناخوشایندی خواهیم داشت و آن کار را نمیتوانیم به درستی به سرانجام برسانیم.
اگر آن کاری را که دوست داریم انجام میدهیم، با لذت بیشتری پیش میرویم.
زمانی که به خود سخت نگیریم، حتی آن کاری را که استرس زا بوده و به سختی انجام میدادیم ، با لذت بیشتری میتوانیم انجام دهیم. زیرا به خود آزادی میدهیم و خود را محدود نمیکنیم.
شوق در نوشتن
هنگامی که با خود با لحن تندی صحبت میکنیم و قصد داریم کاری را با اجبار انجام دهیم، در ناخودآگاهمان اجبار را پس میزنیم. سپس دچار اهمال کاری میشویم.
کاری را که باید انجام دهیم، پس میزنیم و زمان خود را بیهوده هدر میدهیم. اعمالی را انجام میدهیم که به خود تخریبی نزدیک میشود و همهی آنها به خاطر پس زدنِ اجبار است . این موضوع نیز باعث رنجمان میشود.
زمانی که خود را در انجام دادنِ کارها آزاد میگذاریم، در جریان سرزنش گرفتار نمیشویم. باید بدانیم زمانی که خود را سرزنش میکنیم، اتفاق خاصی نخواهد افتاد.
وقتی به خود یادآوری میکنیم:«به آزادی نیاز داریم تا بتوانیم کارها را بهتر انجام دهیم.» اتفاقات بهتری به وقوع خواهد پیوست.
زمانی که ما چیزی را به خود تحمیل میکنیم. سرزنش درونی داریم. وقتی یاد کارهایی که باید انجام میدادیم بیافتیم، ممکن است هیچ کاری را نتوانیم به درستی انجام دهیم.
اما زمانی که دست از سرزنش برمیداریم و مانند یک بازی اما جدی، به همه چیز نگاه میکنیم، ما میتوانیم سختترین کارها را انجام دهیم و سخت ترین کارها نیز معنای جالبی برایمان پیدا میکنند. سپس با انرژی افزونتری با اشتیاق فراوان کاری را انجام میدهیم.
طرحِ بازی
ما به جایآنکه خودمان را اذیت کنیم، دچار استرس شویم و احساس خستگی کنیم، بهتر است خود را در نوشتن آزاد بگذاریم و مکانِ نوشتن را به گونهای طراحی کنیم که نوشتن را به ما یادآور شود.
قلم، کاغذ و سیستم کامپیوتری در اطرافمان است. درهر ساعتی از روز که قرار داریم،به خود بگوییم:«دوست داری الان بنویسی؟»
اگر دوست داشته باشیم بنویسم، همان لحظه نوشتن را آغاز میکنیم.
هرکس باید در زندگیش مانند یک طراح بازی بیاندیشد.
به جای آنکه کارها رو مشقت بار ببینیم، باید در این اندیشه باشیم:« چگونه میتوانیم کارها را جذابتر و جالبتر انجام دهیم و چگونه میتوانیم به نوشتن به عنوان یک بازی نگاه کنیم؟»
زمانی که به نوشتن مانند یک بازیِ جدی نگاه میکنیم از نوشتن لذت میبریم. فرصت داریم که ایدههای خلاقانهی بیشتری انجام دهیم. زمانی که به نوشتن مانند یک بازی نگاه میکنیم با شهامت بیشتری میتوانیم پیش برویم و فرصتهای جدیدی به ما رو میکنند و از فرصتها نیز بهتر میتوانیم استفاده کنیم.
سخن آخر:
اگر میخواهیم نوشتن برایمان لذت بخش شود، باید آن را ساده بگیریم. بهتر است به خودمان آسان بگیریم و آزادی بیشتری به خود دهیم. زمانی که آزادی بیشتری به خود میدهیم، عملکردمان نیز بهتر میشود. آزادی، روحمان را تقویت میکند.در آن زمان است که متوجه میشویم حتی در زمانهایی که خسته هستیم، دوست داریم با اشتیاق فراوان بنویسیم.
اما زمانیکه فشار و اجبار باشد، اگر انرژی هم داشته باشیم، نوشتن را پس میزنیم و دوست نداریم آن را انجام دهیم.
وجه خوب آزادی این است که دوست داریم با اشتیاق بنویسیم.
آخرین دیدگاهها